My hero Saeid Marouf

My hero Saeid Marouf

You Are The One
My hero Saeid Marouf

My hero Saeid Marouf

You Are The One

Mr.Handsome





پ ن : الان ک این متن نوشتم 2:10 نیمه شبه ... دیشب حالم خوب نبود الانم همچین تعریفی نداره ! اما اومدم ک بدونید حتی اگه حالمم اکی نباشه اینجا و کاپی و شماها رو فراموش نمیکنم !راجع ب برنامه دیشب کاپی فقط میتونم بگم عالی بود راستی نظرات باز گذاشتم دیگه خودتون مدیریت کنید ... ی مقدار وضعیت جسمیم اکی شه میام! 


بعدا نوشت : آهنگ وبمو دوست دارم با اینکه با آپم هارمونی نداره البته من لیریک ترکی رو ب انگلیسی توو گوگل برگردوندم و ی چیزایی از معنی ش فهمیدم ... دوستان مترجم ترجمه ترکی ب فارسی درست درمونشو بزارن واسم لطفا... ممنون از یگانه عزیز واسه معرفی این آهنگ 


خیلی بعدا نوشت :از همگی عذر میخوام اما حوصله جواب دادن ب کامنتا رو ندارم... از اول این هفته دوتا مثلا خانوم خواستن ب من کمک کنن سعید رو ببینم اما دیشب منو کشوندن هتل المپیک بعد هم تلفنشون رو جواب ندادن ! اسمشو جز مردم آزاری چی میتونم بزارم وقتی دیدن حالم خوب نیست باز حاضر شدن دلمو بشکنن ! خدا رو شکر قلبم هنوز سیاه نشده ک نفرین کنم اما بی شک هیچوقت کاروشونو فراموش نمیکنم!

حالم خوب نیست نمیزارن رفتن و موفقیت کاپی رو با شادی برگزار کنم ...


معنی آهنگ قبلی رو نفس عزیز تا حدودی بهم گفت دیدم زیادی مناسب نیست ! واسه همین عوضش کردم... 


دوستای عزیزم بازم عذر میخوام که ب کامنتا پاسخ نمیدم ... همتون میدونید قبل از قضیه رفتن کاپی هم من خسته شده بودم این مدت هم ی اتفاقاتی افتاده ک خسته ترم کرده . نیاز ب زمان دارم تا انگیزه هامو بدست بیارم ! نگران نباشید ...من میدونم چرا توی این شهر گل و گشاد با وجود همه دوستان و آشنایان باز نتونستم سعید پیدا کنم و ببینم میدونم دارم تاوان چی رو پس میدم ....فک نمیکردم شاید روزی برسه ک خودم هم کسی رو بخوام ! از مهربونی همتون ممنونم ولی من باید این راهو تنهایی برم !


نظرات 345 + ارسال نظر
mahtab پنج‌شنبه 25 دی 1393 ساعت 16:12

وانیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
وانیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
وانیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
کاپی تو اینستاش پست گذاشته ..............

دیدم عزیزم

مهسا سه‌شنبه 23 دی 1393 ساعت 12:17

وانیا جون باید با دوست دخترش هماهنگ کنی من با اون هماهنگ کردم رفتم دیدمش راست میگم عکس گرفتم باهاش اتفاقا عکسم منتشر شد من اون دختر چادریم که با کاپی عکس گرفتم من راه ندادند تو هتل اومدم فقط گارسون کافی شاپ گفت بزار برم اون خانم صدا کنم شاید بتونی بری اومد بنده خدا کمک کرد بردم تو وعکس گرفتم ازفیلتر اون ردباید بشی

عه جل الخالق !! شما توو کامنتای پست بالا اسمت جواد بود چرا یهو شدی مهسا ؟! البته شاید اسمت جواده مهسا صدات میکنن !
آخی شرمنده اومدی منو سرکار بذاری خودت اسکل شدی ! زور نزن ک بفهمی من چجوری فهمیدم کی هستی چون واسه مخیله کوچیکت درک اینجور چیزا سنگینه !
برو... برو بیمار عزیز خدا روزیتو جای دیگه حواله کنه !

zeynab جمعه 19 دی 1393 ساعت 01:54

عاشق این اهنگم.مخصوصا باصدای علیرضا قربانی.کاش میتونستم برم تهران.قرار بود برم توو این هفته.نشد که بشه

سپیده جمعه 19 دی 1393 ساعت 01:45

تقدیم به وانیای گل با امید رسیدنت به آرزوت



به سوی تو

به شوق روی تو

به طرف کوی تو

سپیده دم آید

مگر تو را جویم....

بگو کجایی



نشان تو

گه در زمین گاهی زآسمان جویم

ببین چه بی پروا ره تو می پویم...

بگو کجایی



کی رود رخ ماهت از نظرم نظرم

به غیر نامت کی نام دگر ببرم

اگر تو را جویم حدیث دل گویم...

بگو کجایی



به دست تو دادم دل پریشانم

دگر چه خواهی

فتاده ام از پای بگو که از جانم

دگر چه خواهی

یک دم از خیال من

نمی روی ای غزال من

دگر چه پرسی ز جان من

تا هستم من

اسیر روی توام

به آرزوی توام

اگر تورا جویم حدیث دل گویم...

بگو کجایی



فتاده ام از پای بگو که از جانم

دگر چه خواهی

سپیده جمعه 19 دی 1393 ساعت 01:38

حالا که پابند تو هستم می گریزی
پابند لبخند تو هستم می گریزی
با خنده هایت زندگی می آفرینی
تا دیدمت فهمیدم این را آخرینی

از بوسه پرهیزم نمودی
با غصه لبریزم نمودی
بارون غم غرقم نموده
عشقت حواسم را ربوده
می گریزی می گریزی
می گریزی
فریدون فرخزاد وسالی

پرنیا جمعه 19 دی 1393 ساعت 01:18

هیچی میخواستم رفتنش خشک وخالی نباشه
خوشبحال دوستاش اصلا

سپیده جمعه 19 دی 1393 ساعت 01:15

شاید بگیره چطور؟

پرنیا جمعه 19 دی 1393 ساعت 01:12

میگم سعیدحتما قبل رفتنش یه جشنی چیزی برای خدافظی بادوستاش میگیره نه؟؟

سپیده جمعه 19 دی 1393 ساعت 01:07

امشب شب عزیزی هستش بچه ها بیاین دعاکنیم وانیا به مقصودش برسه و اینجوری خدا یه عیدی خوب به هممون بده

پرنیا جمعه 19 دی 1393 ساعت 01:06

نمیدونم والا انقدحالم خرابه که تکلیفمم باخودم معلوم نیس ولی بعدرفتن سعیدهمه بمب انرژی باشیدتاازجوغم غصه بیرون بیام اگه خدابخاد

پرنیا جمعه 19 دی 1393 ساعت 01:03

اره وانیابایداین روزای اخرهرچه درتوان داره روبکاربگیره
امیدوارمکه موفق شه

سپیده جمعه 19 دی 1393 ساعت 01:01

پرنیا جان عزیزم مارو تو دوراهی گذاشتی آخرش روحیه بدیم یانه؟

zeynab جمعه 19 دی 1393 ساعت 00:54

نمیدونم والا.شایدم خونه داره.ولی به نظرم رفتنو پرسو جو کردن بد نیست.از خونه نشستنو غصه خوردن که بهتره

پرنیا جمعه 19 دی 1393 ساعت 00:50

زینب ساعت یکه عزیزم ولی به نظرت سعیدکه این همه میادتهران ومیره خونه اونجانداره
منم نمیدونم حدس زدم

پرنیا جمعه 19 دی 1393 ساعت 00:47

خویه همه اینجاداغونن یکی منبع انرژی نیس حداقل روحیه بگیریم ولی تااطلاع ثانوی تابعدعزای عمومی زیادی نمیخادروحیه بگیرید

zeynab جمعه 19 دی 1393 ساعت 00:46

http://instagram.com/p/xm04bHrAOs/
وانی اینو ببین من فک کنم سعید هتل المپیکه.پاشو برو اونجا دختر.کسایی که ا نجا کار میکنن میدونن حتما

پرنیا جمعه 19 دی 1393 ساعت 00:44

کاش کاری ازدستم برمی اومدحیف که تهران نیستم وگرنه هرطورشده پیداش میکردیم ولی حالاکاری جزدلداری دادن بت ازم برنمی آد
ولی مطمینم موفق میشی میگن براهرکاری تلاش کنی واونوبخوای بش میرسی پس توهم میرسی وانی امیدتوازدست نده باش؟؟؟

سپیده جمعه 19 دی 1393 ساعت 00:43

انقد داغونم اسمم یادم رفت

zeynab جمعه 19 دی 1393 ساعت 00:41

چرا مگه نمیگی هتل المپیک اقامت داره؟

[ بدون نام ] جمعه 19 دی 1393 ساعت 00:41

سلام بر دوستان عزیز و وانیا جان

اگه دستم به جدایی برسه
اونو از خاطره ها خط می زنم

از دل تنگ تمومه ادم ها
از شب و روز خدا خط می زنم......

شرمنده ام که واقعا نمیتونم برای پیدا کردن کاپی هیچ کمکی کنم

zeynab جمعه 19 دی 1393 ساعت 00:30

وانی جونم سلام.درسته در حقت نامردی و بی انصافی کردن.نمیدونم ولی شاید ازش سود میبردن.ولی الان بشینی غصه بخوری چیزی حل میشه؟به نظرم هر چی تا الان اتفاق افتاده بذار کنار.ابن فرصت باقی مونده رو دریاب.از دستش نده.به کسی هم متکی نباش.تو که میدونی سعید کجاست خودت اقدام کن.قوی محکم باش عزیزم

سلام عزیزم
اتفاقا مشکل همین جاست ک نمیدونم سعید کجاست ! اگه میدونستم ک مشکلی نبود

پرنیا جمعه 19 دی 1393 ساعت 00:24

همیشه ازخودم میپرسم واقعاچرامانشدازیه پسردیگه که حداقل میتونستیم به بدست آوردنش امیدوارباشیم نشدیم میدونم داری ازدرون اذیت میشی نمیدونم چه حکمتی توکارتو هست که همه ی تلاشات بی نتیجه میمونه گلم. خیلی بدشانسی وانی خودتواذیت نکن تازه همه اینابه کناراینکه رویا هم بدجوراذیتت کرده به کنارشایداگه هتل المپیک نرفته بودی زودترمیتونستی بری هتل لاله وسعیدومیدیدی

پرنیا جمعه 19 دی 1393 ساعت 00:14

عزیزم توروخداانقدناراحت نباش فقط سعی کن تاموقع رقتنش پیداش کنی فکرکنم این آخرین فرصت باشه

پرنیا جان اعصاب من سر این بهم ریخته ست ک تا ب حال توو زندگیم انقدر روی چیزی اصرار نکردم بعد نشه! تلاش من این دو روز همش بی نتیجه بوده انگار هر چی من بیشتر تلاش میکنم سعید ازم دورتر میشه واسه خودمم عجیبه !

پرنیا جمعه 19 دی 1393 ساعت 00:04

وانیااگه اون شب یه دقیقه میومدی وب دوسه تاازبچه هامیدونستن که سعیدهتل لاله است کاش عزیزم میومدی وخبردارمیشدی کاش
ولی فکرکنم یکشنبه بره جون من بازم تلاشتوبکن عزیزم

پرنیا جان من روحمم خبر نداشت که سعید میره هتل لاله وگرنه حتی شده از همون سر راهمم از هتل المپیک میرفتم چون تا ساعت 9 هتل المپیک بودیم من اومدم خونه وقتی شام خوردم اعصابمم بهم ریخته بود رفتم توو اینستا اصن موندم دیدم سعید اونجاست ! وقتی رفتم هتل لاله ساعت 11 بود رسیدم گفتن سعید اینجا اقامت نداره فقط اومده دوستاشو ببینه تا ساعت 10-10/5 هم اینجا توو لابی بوده !

پاسخ وانیا ب roya پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 23:55

سلام... من واقعن نمیدونم ب شما چی بگم ؟! من باید چطور قضاوت کنم ! شما اون شب شماره مبایل ثابت منو جواب ندادی چون نمیشناختی شماره رو درست ! ولی اون موقع ک با نفس تماس گرفتی با من حرف زدی حتی هم موقعی ک من توو هتل بودم هم نیم ساعت بعدش ک اومدم توو ماشین یک کلمه نگفتی خانوم وانیا الان ک شما توو هتل المپیک تشریف داری سعید توو هتل لاله ست ! منکه احتمال نمیدادم ک برم اینستا اما شما هم نرفتی ؟ خبر نداشتی ک سعید کجاست ! حتمن می دونستید اما وانیا باید توو هتل المپیک میموند ک نتونه توو اون تایم یکی دوساعته بره پیش کاپی تمام سناریوتون همین بود !
با همه این اوصاف من شما رو بخشیدم دیگه عذاب وجدان نداشته باش!

لارا پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 22:47

وانیا جان دعا میکنم بتونی جناب معروف رو از نزدیک ببینی و با ایشون همکلام بشوی.
ولی یه چیزی رو بگم اگه فقط یه بار ببینیش حالت بهتر نمیشه اتفاقا ممکنه دیگه تحمل ندیدنش واسه تو سخت تر بشه..عزیزم اگه این حالی که داری ادامه پیدا کرد حتما یه فکر اساسی بکن. نذار این حالی که داری تورو با خودش ببره

پرنیا پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 22:42

وانیاتنهایی غصه نخوربیاتاباهم غصه بخوریم عزیزم چون میدونم خوب شذن الان یکم مشکله ایشالابعدرفتن سعیدهمه باهم خوب میشیم امیدوارم البته

پرنیا پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 22:39

تودیگه چراگریه میکنی من بایدگریه کنم که سعیدداره میره البته ازبس همون اول کلی گریه کردم اشکم خشک شده

پرنیا پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 22:36

سلام یگانه جون امیدوارم که خوب شه وزودبیادیاحداقل مثل من که اومدم عزاگرفتنموباشمابرگزارمیکنم بیادتاباهم درددل کنیم سبک شه

یگانه دل تنگ پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 22:25

:نه دل دارم کهه بشکنی.
نه جون دارم که فدات کنم.
نهه پای موندن منی.
نه میتونم رهات کنم.

یگانه دل تنگ پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 22:18

یگانه دل تنگ پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 22:17

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرنیامن واقعانگران وانیام طوریش نشه؟

یگانه دل تنگ پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 22:16

دخترباخودت چیکارمیکنی؟

یگانه دل تنگ پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 22:14

یگانه دل تنگ پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 22:11

/////////////////////////////

ترمه پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 22:06

دوستان یه نفر تو صفحه نظرات قبلی میخواست درباره بازی زنیت قازان بدونه.پوزخند:من متاسفانه بخاطر یه سری محدودیت هام نتونستم بیام بهتون خبربدم اما الآن خودمو تخلیه اطلاعاتی میکنم.من بازی زنیت قازان(که انگلیسیش میشه همون zenitkazan)با جیلنیکا که مال کشور اتریش رو تو شبکه ورزش دیدم.دقیقادوشنبه شب و سه شنبه طرفای ظهر(فرااااااااااااااااااااااااااااااار نزنیدم بابا،اگه میتونستم به همتون خبر میدادم؛ای بابا دمپایی ابری دیگه چرا؟؟؟؟)اطلاعات:پاسورشونشماره 13ست به نام ایگور(Igor)کبذر(Kobzar)وبا قد 196سانت.بازی زیر خط فقر.اینم لطلاعات کاملش:
Number: 13
date of birth: 13 April 1991
age: 23
state: Russia
birthday: Surgut
rise: 196
amplua: Setter
rank: МС

Career Gazprom-Yugra (Surgut) - 2007-2012
Nova (Novokuybyshevsk) - 2009/10
Star of Yugra (Surgut) - 2012/13
Belogorie (Belgorod) - 2012/13
Since 2013 - in the Zenit-Kazan

Progress in clubs:
- Champion of Russia (2013, 2014)
- Russian Cup winner (2014)

in the national team:
- Bronze medalist at the European Junior Championship (2009)

individual:
- The best player of the Youth League Cup (2012)
حالا میریم سراغ طرح خر کردن (البته دوستان استفاده ازنام این حیوان مشهور روبی احترامی تلقی نکنن)مسئولین زنیت قازان(البته من قبلا گفته بودم که از رفتنشون به خاطر پیشرفت کردنشون خوشحالم):«بابا این پاسورتون به این خوبی بازی میکنه،ببینید چه قشنگ پاس میده،سرویساشو ببینید،میر سعید معروف اصن بازی بلد نیست،بهترین پاسور شدنشم پارتی بازی بوده احتمالا مسئول رو خریدن.»با آرزوی موفقیت برای کاپیتان عزیز.خیلی حرف زدم.درانتظار آپ های جدیدیم وانیا خانم ،شارژشو زودتررررررر.آللاه آمانوندا.

ترمه پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 21:55

سلام دوستان.وانیا جان من همین الآن اومدم و از این همه پیامای شوک آور کوپ کردم.درهر صورت متاسفم،شک نکن تو هر چیزی و هرکاری که به عقیده ما آدما برامون بده و ازش خوشمون نمیاد خداجون یه حکمتی قرار داده،حتما قسمت نبوده،شاید قراربوده اگر ببینیش در پسش یه اتفاقی خدای نکرده می افتاده؛پس خدارو شکر کن.به امید بهبودت.

nafas پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 21:49

سلام دعا کنید کاپی رو ببینه.

پرنیا پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 21:34

سلام نفس جون وانیاهنوزبهترنشده نگرانشم؟؟

nafas پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 21:22

درحسرت دیدار تو آواره ترینم
گرچند که تا منزل تو فاصله ای نیست! .........

یگانه دل تنگ پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 19:41

وانیابیادلم برات تنگ شده من که نمیتونم ببینمت لاقربیاباهات حرف بزنم.

نازنین پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 17:50

کاش سعید خودش بگه کجاست ما بریم دیدنش

سحر پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 17:47

وانیا جوون واقعآ اینجوری بوده که کاپی رفته هتل لاله به تو گفتن بیا هتل المپیک ؟؟؟؟ یعنی چییییی؟؟ یعنی میخواستن نتونی کاپی رو ببینی؟
اگه اینجوری باشه فکر کنم دشمن زیاد داری وانیا جوون

یه دوست پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 17:42

وانیا خانم عزیز بهتره به حرف کسی اطمینان نکنی چون شاید کسی بخواد ازت سو استفاده کنه چون اینطور که من فهمیدم زمانی که کاپیتان هتل لاله بودن شما رو کشوندن هتل المپیک درسته ؟

یگانه دل تنگ پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 17:10

بچه هابازی رودیدین باختیم؟

نازنین پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 16:52

نه بابا پسر خالم هم اومده بود اونم میخواست بره راش ندادن نمیدونم اینایی ک میرن توو و عکسم میگیرن شاید پارتی کلفت دارن

یگانه دل تنگ پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 16:14

همینه دیگه ماهاروکه ادم حساب نمیکنن فقط بزاردخترارواذیت کنن بیشورا

نازنین پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 15:37

پرنیا جون راه نمیدن فدراسیون دربونه جلوتو میگیره منو دختر خالم رفتیم رامون ندادن احتمالا وانیا هم رفته نذاشتن
وانیا جون امیدوارم کاپی ببینیو حالت خوب شه

پرنیا پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 13:52

وانیافدراسیون نرفتی؟؟
اونجاشایدبشه پیداش کرد من نمیدونم این دختراکه یهومیبیننش یا میرن دم سالن منتظرمیمونم چه راحت میبیننش ولی وانیاتوکه این همه دنبالشی نمیشه فکرکنم بدشانسی شایدم قسمته
وانیاعزیزم وقتی توناراحتی ماهم ناراحت میشیم گلم خوب شولطفاوبازم باانرژی بیا

پرنیا پنج‌شنبه 18 دی 1393 ساعت 13:46

یلام سپیده جون شرمنده دیشب نتم قطع شد
آره واقعابات موافقم هرکاری ازدستم برمی ادبراش میکنم حراقل نمی ادوب تاباهم حرف بزنیم اگه درددل کنه آروم ترمیشه واقعانگرانشم توچی به ذهنت میرسه؟؟؟من مطمینم تاموقع رفتنش حالش بهترنمیشه ولی وانیاجون توروخداغصه نخور من نمیدونم چه حکمتی تواین کاره که نمیتونه پیداش کنه ؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد