My hero Saeid Marouf

My hero Saeid Marouf

You Are The One
My hero Saeid Marouf

My hero Saeid Marouf

You Are The One

Vaniya

من به این معروفم که بد عاشـــــــــــــق میشم . . .


حتی تا همین هفته پیش هم فک میکردم احساسی ک به کاپیتان دارم عشق نیست و فقط تحت تاثیر قرار گرفتم... اما توو این دو روز بهم ثابت شد این احساس عمیق تر از این حرفاست ! تا قبل از این دوست داشتم کاپیتان رو ببینم اما الان فک میکنم باید کاپیتان رو ببینم...


هرکسی نگام کنه عشقتو میبینه

همه چیم مال توئه مگر که غیر از اینه

حق دارن این چشمات اگه پُر توقعن

آخه تو این دنیا چند نفر شکل توئن ؟ 


پ.ن : من نمیدونم آخه این چ وضعشه من پا میشم میرم هتل المپیک کاپیتان پا میشه میره هتل لاله بعد من میرم هتل لاله کاپیتان پا میشه میره هتل المپیک خب عزیزه من ی جا  وایسا دیگه .... اینجاست ک میگن انقدر بیگیر تا بیگیریش! 


اینبار تشکر از سپیده جون واسه معرفی آهنگ


بعدا نوشت : ممنون  از همراهی دوستان ... من دارم تلاشمو میکنم شما م واسه من دعا کنید ک کاپیتان رو ببینم البته اگه کاپی بتونن ی 24 ساعت ی جا دووم بیارن خیلی خوبه ! امروز رفتم هتل المپیک گفتن دیشب ی برنامه ای بوده ک والیبالیستا بودن و کاپی هم تا ساعت 2 شب حضور داشتن !!



اون کساییکه میان پیغام میزارن ک الان سعید فلان جاست و .... خودتونو خسته نکنید من تا خوده کاپیتان یا ی خبرگزاری موثق بهم نگه کاپیتان فلان جا هستن شال و کلاه نمیکنم پا شم برم ! شاید ب اراده خودم 60 بار هم ک شده پا شم برم هتل المپیک یا فدراسیون یا... ولی با پیشنهاد کسی نمیرم !


من نمیدونم این کسایی ک میرن با کاپی عکس یادگاری میگیرن یا میبیننشون چجوری میتونن؟ از طرف بچه های بالا هماهنگ میشن یا خوش شانسن ! ما ک این چند روز شدیم دور دنیا در 80 روز ( البته باید بگم دور تهران در 6 روز ) والا... با هر کدوم از بچه های بالا هم ک اومدیم هماهنگ شیم پوکیدن یا راهی بیمارستان شدن یا خارج از کشورن ! شانس هم ک اووف نگووو... طالع مون توو برج زهر مار تشریف داره ...والا ! الان فقط تنها امیدم فرودگاهه البته اگه ساعت و روز پرواز کاپی مشخص شه ! 

ینی اگه شک داشتم عاشق سعید شدم این چن روز ب علم یقین رسیدم ! عاشقی مبارکم باشه !



پ.ن : خودمونیما کاپی کاملن واسه بازیای زنیت آمادگی دارن از مارک چمپییون لباسشون معلومه ! 


بعدا نوشت : واقعا عجیبه ی هفته س بعضیا دارن تلاش میکنن ک من نرم کاپی رو ببینم میان کامنت و پیغام میزارن و ب عناوین مختلف میخوان بگن کاپی محلت نمیزاره ! دختر دیگه ای دوست داره ! دیدن سعید واست فایده ای نداره ! من نمیفهمم مگه من غیر از اینکه طرفدار کاپیتانم اینجا ادعایی کردم ! من نمیدونم چی باعث شده انقدر ب تکاپو بیوفتن ! شاید ی خبرایی شده و ما بی خبریم ! 

نظرات 242 + ارسال نظر
یگانه دل تنگ یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 15:21

وانیامیلادتوبیمارستان پارس بستریه میخوام برم ببینمش اماتنهایی نمیتونم برم ببینم کسی باهام میاد؟
ای خداهمه خواهردارن ماهم داریم

برو ببینش ی آماری هم از سعید واسه من بگیر !
راستی کمپوت گلابی یادت نره ببری

یگانه دل تنگ یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 15:18

وانیایه چندوقته میبینم که افسرده شدی یه جورایی عصبی شدی عزیزم انقدرناراحت نباش به خداخوشبحالته الان توبازمیتونی تلاشاتوکنی وکسی هم نیست جلوتوبگیره الان من یاپرنیاکه هیچ کاری نمیتونه بکنیم چی بگیم امرروزبه دوستام گفتم دعاکنیدوانیاسعیدوببینه

چون برنامه هام اونطور ک میخوام جور نشد ... بعد من میخواستم ی مدت از اینجا دور باشم تا با انگیزه بیشتر بیام اما نمیزارید ی اتفاقاتی هم افتاده توو این ی ماه منو هی بدتر پرت میکنه وسط این وب !

سحر یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 15:14

وانیا جوون اصن به حرفای این ادمای حسود اهمیت نده
اتفاقا کاپی اگه تو رو ببینه و بفهمه صاحب این وب قشنگی خیلی هم تحویلت میگیره

مرسی عزیزم
امیدوارم همینطور بشه ک تو میگی

اوا یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 15:14

ن.من فکر نمیکردم اینقد عاشقش باشی.منظوره بدی نداشتم

خب آره من واقعن سعید دوست دارم و دوست دارم قبل از رفتن ببینمش البته این چند روز هم ی اتفاقاتی افتاد منو تا حدودی رو دنده لج و لجبازی انداخت !

اوا یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 15:09

جالبه. موفق باشی عزیزم

چیش جالبه عزیزم ؟ اینکه رفتم و کاپی رو ندیدم !
مرسی

یگانه دل تنگ یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 14:57

برات کامنت خصوصی گذاشته؟وای وانی چقدردشمن داری مواظب باش

کامنت معمولی گذاشته من کامنتاشو همین چندتایی ک میبینی پایین ب اسم سعید معروف و دیوونه عاشق گذاشته رو تایید دادم بقیه رو ندادم
آره ... نمیدونم چرا توو این یکی دوهفته ای ک سعید میخاد بره بیشتر دری وری میگن ب من ! البته مهم هم نیس آدمای بدبخت و عقده ای همیشه ی بهانه واسه بی احترامی کردن ب دیگران پیدا میکنن !

یگانه دل تنگ یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 14:49

وانیااین دیوونه عاشق بهت چیگفته که براش اینطوری کامنت گزاشتی من نفهمیدم چیکارکرده؟

هیچی پیله کرده ب من ک خودتو دلداری نده اگه بری سعید ببینی محلت نمیذاره نهایت ی امضا بهت میده و...بعدشم ی سری فحش و ناسزا!
انگار من اینجا ادعایی کردم !
البته اولش اومد با اسم سعید معروف نظر گذاشت بعد فک نمیکرد من مچشو بگیرم و بفهمم ک کاپیتان نیس حالا داره میسوزه ک ضایع شده نتونسته منو سرکار بزاره!

اوا یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 14:37

ببخشید شما کجا داری دنباله کاپیتان میگردی

باید کجا دنبالش بگردم عزیزم ؟ من هر کجا ک احتمال میدادم رفتم !

عسل یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 12:08

سلام وانیا جان خوبی من فکر کردم پرواز مستقیم به همون شهرشون کازان یا چی بود اسم شهر دارن!!مطمئنی مستقیم به کازان نمیره ؟؟
راستی عزیزم اگر ایدیم فرق داره از شرکت دارم بهت پیام میدم

سلام گلم
نه من باید بدونم پرواز مستقیم واسه مسکو رو میگیره یا میخواد با پرواز غیر مستقیم بره کازان
ب نظرم همونه

سپیده یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 11:28

سلام به دوستان و وانیای عزیز
دوباره شروع شد شایعات مسخره وبی مفهوم .......
ای خدا چرا بعضیا اینجورین؟؟؟؟!!این روزای آخری هم که آقای معروف ایران هستن نمیذارن آرامش داشته باش!!!!..
به خیال خودشون با این کار از اعتبار و آبروی ایشون کم میشه اما کور خوندن طرفدارای واقعیشون ایشون خوب میشناسن وگول این حرفا رو نمیخورن وتازه این قضیه باعث میشه طرفداراشون بیشتر ایشونو دوست داشته باشن وبیشتر بفهمن طرفدار چه آدم صبور،متین و باوقاری هستن این یک بیت هم تقدیم به صبورترین کاپیتان دنیا

جور کفر و نوحیان و صبر نوح
نوح را شد صیقل مرآت روح
مولانا

سلام عزیزم
عزیزم کاپیتان ک ب این حرفا اهمیتی نمیدن ما هم نمیدیم

سپیده یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 01:16

آره زینب جون عالی کشیده
من بهت ایمان دارم تومیتونی

سپیده یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 00:57

وای قصد نمک پاشیدن نبود این آهنگ دوست داشتم گفتم به توهم تقدیمش کنم ببخشید
حالا برات شعر طنز میزارم از این حال وهوا درای

یاد باد آنکه سرکوی تواَم منزل بود
یعنی آن منزل خوبی که در آن ساحل بود
در دلم بود که با دوست نباشم هرگز
چه کنم دختر همسایه ی ما خوشگل بود
بعد یک عمر که می خواست به من سر بزند
از بد بخت من آن شب پدرم منزل بود
دوش با یاد حریفان به خرابات شدم
گرچه شب وارد آنجا شدنم مشکل بود
دیدم او را که نمی دیدم اگر، بهتر بود
با سر و روی بدی داخل مجلس ول بود
حافظا خانم فیروزه بواسحاقی*
که گل سر سبد شعر به هر محفل بود
گرچه اشعار پر از مسئله و ناقص داشت
لیک در آنچه که می خواست دلم کامل بود!

*نام آدم خاصی نیست، فقط یک نون به حافظ قرض دادم و خاتم شد خانم، همین!
ناصر فیض

پرنیا یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 00:54

منظورم اینه که خداروشکرازبابت خانوادت مشکلی نیس فقط مشکل جای سعیده این خیلی خوبه ایشالاکه اونم حل میشه کاش فرداکه میری سارت ببینیش خدایابه وانیای ماکمک کن

خب مامان بابام میدونن ک حد و حدود خودم رعایت میکنم
رفتم ولی نیومد فک کنم کسی دیگه پیگیر کاراشه

zeynab یکشنبه 21 دی 1393 ساعت 00:46

وای خدا.اینو ببینید.این عکس نجومیه.وای من مردم از خنده.آخییییی.نازی
http://instagram.com/p/xpSufqGF6r/

آخی دلم واقعن واست سوخت ! فک نمیکردی انقدر فجیییییییییع ضایع شی نه ؟!
ینی اگه 1 درصد شک داشتم سعید میاد وبم با این کامنتای سرشار از حسادت شما ب یقین رسیدم ک میاد !
دیگه اینجا کامنت نذار حسود جان چون تایید نمیدم !
بای بای ... ب خاک سپردمت عقده ای

دیوونه عاشق شنبه 20 دی 1393 ساعت 23:38

س وانیا جونی من دیوونه ی امیر غفورم اگه میتونی برام ازش عکس ومطلب گیر بیار.ملسی .....

ببین من واست از امیر عکس میزارم تو هم توو اینستات با لباس سفید عکس بزار سعید معروف قلابی !
آخی دردت اومد ؟! فک نمیکردی توو کامنت قبلی من بفهمم ک سعید نیستی مفلوک عقده ای !!
راستی ی فکری هم واسه این دیوونگیت بکن چون حال آدمو بهم میزنه !

سعیدمعروف شنبه 20 دی 1393 ساعت 23:20

سلام وبتون زیباست،از اینکه به من اردت دارید بسیار ممنون هستم،یک دوست وبتونو به من معرفی کرد.از اینکه این که این قدر دانبال من هستید ممنون ولی من به زودی میرم.موفق باشید

سلام .ممنون
ببخشید من از کجا بفهمم خوده کاپیتان هستید !
اگه راست میگید فردا با لباس سفید توو اینستا پست بزارید !

پرنیا شنبه 20 دی 1393 ساعت 23:11

منکه آخرش نفهمیدم این عکس کیه؟؟؟
خودتی وانی؟؟
من اینجاازفوضولی مردم نجاتم بده!!

پرنیا شنبه 20 دی 1393 ساعت 23:03

عزیزم به نظرم بروشایداین آخرین فرصت باشه اگه بپره دیگه پریده بعدپشیمون میشی
ازعشقت دست نکش
راستی خیلی باحالی باباتوچی کارمیکنی منظورم اینه که بش میگی؟؟؟؟

باشه عزیزم ... والا اگه من نخوام برم هم تشویقای شماها نمیذاره !
منظورتو نفهمیدم پرنیا جان ... ینی چی بش میگم ؟!

عسل شنبه 20 دی 1393 ساعت 22:36

ای وای عزیزم ندیدیش شاید فردا بره دیگه یه جوری ساعت رفتشو گیر بیار تو فرودگاه ببینش تو هتل و فدراسیون نمیذارن ولی اونجا میتونی ببینیش

نه عزیزم ! نمیدونم چرا جور نمیشه فک نمیکردم نتونم پیداش کنم !
آخه پروازای روسیه رو چجوری دربیارم ده تا پرواز مستقیم و غیر مستقیم هست ب مسکو از کجا بفهمم کدومه؟! مگر اینکه خودش بگه...

عسل شنبه 20 دی 1393 ساعت 22:14

سلام وانیا جان خوبی چه خبر؟؟ چطوری دخمل

سلام گلم...خبری جز رفتن و نرسیدن ندارم عزیزم!

سپیده شنبه 20 دی 1393 ساعت 22:10

تقدیم به وانیای عزیزو دوستان گل
یه آهنگ قدیمی زیبا ودوست داشتنی
http://www.aparat.com/v/KT9Ao
.
.
.
اینجاشو خیلی دوس دارم
تو عاشق ،نبودی ،ببینی تلخ روزای جدایی
چه سخته چه سخته
بشینم بی تو با چشمای گریون
بشینم بی تو با چشمای گریون..................

مرسی گلم.... حالا هی نمک بپاش روو زخم ما

پرنیا شنبه 20 دی 1393 ساعت 21:27

نفسم بندمیاد...وقتی انقدزیاد...
سخته فاصله گرفتن ازتو....
بی تب نمی کنم....
دیگه صبرنمی کنم....
سیرنمیشه نفس من ازتو....


من به این معروفم که بدعاشق میشم....
توکه میدونستی چرامونی پیشم....
آهنگ وب عالییییییییییی

مرسی عزیزم

nafas شنبه 20 دی 1393 ساعت 21:21

منظورم این بودپیداش کردم.

آهان

پرنیا شنبه 20 دی 1393 ساعت 21:17

من بدبخت هم که به عزاگرفتنم ادامه میدم یعنی کاری جزاین ازدستم برنمی آدمیدونی چی اذیتم میکنه؟
من توزندگیم واسه چیزای مهم جنگیدم وبدستشون آوردم همه مشکلاتموتونستم حل کنم ولی الان مانعی که جلومه واقعاغیرقابل حله دست وپام بستس نمیتونم اختلاف سنیمونوکم کنم تاحالابه همچین چیزی برنخورده بودم
احساس ناتوانی میکنم
ولی تومیتونی وانیااصلاهم ناامیدنشوعزیزم من بهت ایمان دارم این همه تلاشت بی جواب نمی مونه

منکه خسته شدم پرنیا جان ... ب معنای واقعی کلمه سپر انداختم الان نمیدونم فردا برم سفارت یا نرم !

پرنیا شنبه 20 دی 1393 ساعت 21:11

سلام وانیاجونم خوبی؟؟
چندوقت پیش خوندم که سعیدفردامیره نکنه واقعافردابره!!!
وانیامن خیلی امیددارم که ببینیش ولی فکرکنم دیگه راهی جزاون راه حلی که اول بهت پیشنهادکردم نباشه همونکه بروتوفرودگاه تاموقع رفتن ببینیش
فکرمیکردم اگه بری فدراسیون حتما دیگه اونجا هست ولی خیر واااای واقعا داره مخم سوت میکشه هی آب میشه مبره توزمین
ولی بیخیال نشو گلم

من فک کنم پس فردا بره ...
آخه من ساعت پروازشو نمیدونم وگرنه میرم خب
نه بابا فدراسیون مثلث برموداست !

اوا شنبه 20 دی 1393 ساعت 21:03

سلام وبتون خیلی خوبه عکساتونم خیلی قشنگه.امید وارم کاپیتانو ببینی عزیزم

سلام
مرسی نظر لطفتونه
ایشالا...

zeynab شنبه 20 دی 1393 ساعت 20:48

عه وا یادم رفت سلام بکنم.سلام به همه دوستان.چیکار کنم دیگه از حضور وانی ذوق زده شدم یادم رفتتتتت.سپیده جونم قابلی نداشت.خداییش حال کردم طراحیش خیلی خوب بود.خیلی وقت گذاشته.خیلی سخته.منو سر ذوق اورد خودمم بکشم.اگه وقت کنم.چند سالیه مداد دست نگرفتم

سلام عزیزم
ای بابا این وب سعید بعد شماها واسه اومدن من ذوق زده میشید ؟!

zeynab شنبه 20 دی 1393 ساعت 20:39

وانی خوشگله سعیدو ندیدی هنوز؟!!!! ای بابا.این سعید خان مث ژله میمونه هر چی بیشتر سفت میچسبیش بیشتر لیز میخوره در میره.خخخخخ.وانی احتمالا اون کسی که بهت میگفت نگو وانیام،دیده وبت موفقه فک کرده سعید بیاد اینجا میفهمه که وب توئه.ترسیده عاشقت بشه چه بدونم شایدم سعید اومده وبت،اسمن تورو میشناسه.خدارو چه دیدی

نه هنوز
دقیقا من شدم بسم ... اون شده جن
چی بگم والا .... نمیدونم شاید!

سپیده شنبه 20 دی 1393 ساعت 20:16

پس برو چادر بزن در سفارت روسیه
کاش شماره پلاک ماشینشو حداقل داشتیم شاید اونجوری میشد یه ردی ازش گرفت...

احتمالن فردا میرم سفارت فقط اگه بدونم چ ساعتی میره خیلی خوب میشد !

سپیده شنبه 20 دی 1393 ساعت 20:08

تا پنجشنبه هفته ی پیش که میدونم ویزاشون صادر نشده
اگر هم صادر بشه خبرگزاریا میگن به احتمال زیاد پس احتمالن هنوز صادر نشده

احتمالن فردا میره سفارت ... و تا پس فردا هم میره روسیه !

سحر شنبه 20 دی 1393 ساعت 20:00

کاپی کی میره اخر؟
وانیا جوون فدارسیون هم برو شاید اونجا دیدیش

بخدا همین امروز عصر رفتم فدراسیون گفتن نیومده ... گفتن فرهاد ظریف و محمد موسوی صبح اومدن اما سعید نیومده ... نمیدونم دیگه راست میگن یا دارن میپیچونن !

nafas شنبه 20 دی 1393 ساعت 19:55

http://instagram.com/masoud_afshardust/
آره قدیمیه.
وانیا اینم پیج اون افشاردوست که میگفتم.

عزیزم اینکه اطلاعاتش چپ چوله بود دیگه چیکار داری میری پیجش ؟!

سپیده شنبه 20 دی 1393 ساعت 19:37

نفس جون منم نمیدونم کجاست اما این ویدئو به نظر قدیمی میاد (از نظر چهره وتیپ کاپیتان میگم)

nafas شنبه 20 دی 1393 ساعت 19:06

http://instagram.com/p/xqni5zt2GP/?modal=true
بچه ها اینجا کجاست؟ تا اونجا که من میدونم فرودگاه نیست.

سپیده شنبه 20 دی 1393 ساعت 17:52

آی نفس کشششششش(بدجور رگ غیرتم متورم شده)
عاقا از ریش کاپیتان ما خجالت بکشین اصن چ معنی داره یه تیم والیبال دنسر داشته باشه اونم نه یکی نه 2تا7تا
http://instagram.com/p/xq_VQ4SizR/
الان باید همه از این حرکت حمایت کنیم
http://instagram.com/p/xZJIKzG2aU/

این حرفا که شوخی بود اما خدا به داد برسه احتمالن دوباره یه مشت آدم ظاهربین میان راجع به رفتن ایشونو و بُعد معنوی و اخلاقیو ومذهبی و...سخنرانی هایی خواهندکرد که امیدوارم باعث آزرده خاطر شدن کاپیتان نشه

سپیده شنبه 20 دی 1393 ساعت 16:29

تقدیم به وانیا گلی

هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب ...
باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور .
حافظ

نامیدم عزیزم اصنم دست خودم نیس !

melika شنبه 20 دی 1393 ساعت 15:54

بابا خوشبحالت من چیکارکنم که نمیتونم حتی هتل المپیک ولاله برم شهرم دوره وانیاخانوم من ازاینجادعامیکنم پیداشون کنی فقط یه عکس اختصاصی ببرامنم بگیری وانیا میگم خوشبحالت میدونی یه دختر اومده بود تو پیجم برام تواینستاگرام که ابجی توام چون اونجا اسمم وندا س راسی

اتفاقا من اگه ی شهر دیگه بودم و تهران نبودم انقدر اعصابم خورد نمیشد ک چرا ندیدمش ...چون میگفتم ی شهر دیگه ست از دسترس من دوره !
ایشالا...مرسی
آهان ... ب هر حال از آشناییت خوشبختم

سپیده شنبه 20 دی 1393 ساعت 14:45

نمیشه راجع به آدما قضاوت کرد ولی شایعه زیاده.....!!!
هنوز هم معلوم نیست کی میخوان برن روسیه؟

یگانه دل تنگ شنبه 20 دی 1393 ساعت 12:39

واااااااااای قربونت برم چه تلاشی میکنی فدات شم.
دیگه این دفعه افتاده تواون دندت که سعیدوببینیاکلک.
اگه دیدیش ازطرف ماهم سلام برسون.

آره روو دنده لج و لجبازی افتادم!

سپیده شنبه 20 دی 1393 ساعت 12:26

قضیه مشکوکه!!!!...
یعنی کاپیتان هم دوست داره تورو ببینه؟
یا دلیل دیگه ای داره؟!!!....
به هر حال تو اگه کاپی رو میدی به احتمال زیاد یه عکس باهاش میگرفتی میذاشتی تو وبت مگه نه؟بعد اونجوری کاپی اگه میومد وبت بازهم تو رو میشناخت...

نمیدونم عزیزم... خیلی حرفای ضد نقیض میزد خیلی هم تلاش میکرد بگه ک از همه کارای سعید خبر داره حتی میگفت خانوادهاشون صحبت کردن اینا با هم ازدواج کنن اما نشده ...
من نمیدونم اینا قصدشون چی بود ... نمیدونم چرا نمیخواستن من سعید ببینم! چون اول ی طوری رول بازی کرد که میخواد کمکم کنه ولی فقط وقت منو تلف کرد!

سپیده شنبه 20 دی 1393 ساعت 12:22

ایول عجب هنرمندیه عالی کشیده بی نظیره مرسی بابت عکس زینب جون

سپیده شنبه 20 دی 1393 ساعت 12:18

سلام چطوری؟ اسمم که طبق معمول یادم رفت بنویسم
چرا اصرار داشت که خودتو معرفی نکنی؟!!!!

سلام عزیزم... آره ... اشکال نداره از آی پی ت شناختم
نمیدونم هی میگفت ب هر حال پسره... بعد هر چی دلیلشو میپرسیدم حرفشو ادامه نمیداد ...انگار ی چیزی رو میدونست ولی نمیخواست بگه !

me شنبه 20 دی 1393 ساعت 11:40

you can :)

I hope

یگانه دل تنگ شنبه 20 دی 1393 ساعت 10:49

وانیا؟بازداری چیکارمیکنی؟

هیچی با هر کسی ک فک میکنم میتونه پیداش کنه صحبت کردم ب ی آقایی گفتم ک شماره یکی از این مسولین فدارسیون داشت دیشب زنگ زدم دیدم بیمارستانه بنده خدا نتونستم بگم چرا پیگیری نکرده !... جز بدشانسی اسمشو چی میشه گذاشت !

یگانه دل تنگ شنبه 20 دی 1393 ساعت 07:19

الان که دیدم میبینم انلاینی.
وانیاببخشیدمن جای توجواب این بیشورودادم اخه ادم حرصش میگیره من موندم ایناچه دشمنی بامادارن؟
وانیادعا میکنم هرچه زودترسعیدوببینی

میدونم عزیزم ولی وقتی جواب میدید بدتر بحث باز میشه !
مرسی گلم

یگانه دل تنگ شنبه 20 دی 1393 ساعت 07:16

خوشم میادهروقت من برات کامنت میزارم انلاین نیستی

zeynab شنبه 20 دی 1393 ساعت 01:57

من کشته این راحت بودنشم ببین چطور نشسته عکس گرفته.فداش
http://instagram.com/p/xi61SSrUoG/
خداییش خوب کشیده
http://instagram.com/p/xpFRKerUiD/

آره...

zeynab شنبه 20 دی 1393 ساعت 01:45

وانی عشقیچه خوب که برگشتی.خوشحالمآخیییش

عزیزمی...

[ بدون نام ] شنبه 20 دی 1393 ساعت 01:11

نمیدونم یهو این سخن دکتر شریعتی اومد تو ذهنم
گاهی گمان نمیکنی ولی میشود ، گاهی نمی شود که نمی شود!
گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست! گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود!
گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست! گاهی تمام شهر گدای تو می شود!!!

واقعا راست گفتن یه چیز بگم نخندی حس میکنم خواب خواهرت تعبیر شده دیشب که گفتی رفتی هتل المپیک کاپی هتل لاله بوده یا اون جاخالی دادنشون تو خواب خواهرت شدم دقیقا موقعی که تو میخواستی بپری بگیریش جاخالی داد اما من مطمئنم کاپی تو خواب خواهرت برمیگرده و از رو زمین بلندت میکنه وتعبیرش اینه که تو میبینیش شک نکن حالا خواهرت حواسش به پروانه ها بوده که باعث نمیشه ما فک کنیم کاپی بی رحمه وتو رو در اون حال واوضاع ول میکنه میره!!!!

چی بگم والا اگه منو هتل المپیک نمیکشوندن و وقتم تلف نمیکردن من تا الان سعید دیده بودم...چون دقیقا همون ساعتی ک سعید رفته بوده هتل لاله من هتل المپیک بودم نمیدونم قضیه چی بود ولی اون دختره مثلن خبرنگار آخرین صحبتی ک تلفنی کردیم اصرار داشت من خودمو ب سعید معرفی نکنم میگفت نگو وانیام !
امیدوارم همین ک تو میگی بشه عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد