My hero Saeid Marouf

My hero Saeid Marouf

You Are The One
My hero Saeid Marouf

My hero Saeid Marouf

You Are The One

Vaniya

من به این معروفم که بد عاشـــــــــــــق میشم . . .


حتی تا همین هفته پیش هم فک میکردم احساسی ک به کاپیتان دارم عشق نیست و فقط تحت تاثیر قرار گرفتم... اما توو این دو روز بهم ثابت شد این احساس عمیق تر از این حرفاست ! تا قبل از این دوست داشتم کاپیتان رو ببینم اما الان فک میکنم باید کاپیتان رو ببینم...


هرکسی نگام کنه عشقتو میبینه

همه چیم مال توئه مگر که غیر از اینه

حق دارن این چشمات اگه پُر توقعن

آخه تو این دنیا چند نفر شکل توئن ؟ 


پ.ن : من نمیدونم آخه این چ وضعشه من پا میشم میرم هتل المپیک کاپیتان پا میشه میره هتل لاله بعد من میرم هتل لاله کاپیتان پا میشه میره هتل المپیک خب عزیزه من ی جا  وایسا دیگه .... اینجاست ک میگن انقدر بیگیر تا بیگیریش! 


اینبار تشکر از سپیده جون واسه معرفی آهنگ


بعدا نوشت : ممنون  از همراهی دوستان ... من دارم تلاشمو میکنم شما م واسه من دعا کنید ک کاپیتان رو ببینم البته اگه کاپی بتونن ی 24 ساعت ی جا دووم بیارن خیلی خوبه ! امروز رفتم هتل المپیک گفتن دیشب ی برنامه ای بوده ک والیبالیستا بودن و کاپی هم تا ساعت 2 شب حضور داشتن !!



اون کساییکه میان پیغام میزارن ک الان سعید فلان جاست و .... خودتونو خسته نکنید من تا خوده کاپیتان یا ی خبرگزاری موثق بهم نگه کاپیتان فلان جا هستن شال و کلاه نمیکنم پا شم برم ! شاید ب اراده خودم 60 بار هم ک شده پا شم برم هتل المپیک یا فدراسیون یا... ولی با پیشنهاد کسی نمیرم !


من نمیدونم این کسایی ک میرن با کاپی عکس یادگاری میگیرن یا میبیننشون چجوری میتونن؟ از طرف بچه های بالا هماهنگ میشن یا خوش شانسن ! ما ک این چند روز شدیم دور دنیا در 80 روز ( البته باید بگم دور تهران در 6 روز ) والا... با هر کدوم از بچه های بالا هم ک اومدیم هماهنگ شیم پوکیدن یا راهی بیمارستان شدن یا خارج از کشورن ! شانس هم ک اووف نگووو... طالع مون توو برج زهر مار تشریف داره ...والا ! الان فقط تنها امیدم فرودگاهه البته اگه ساعت و روز پرواز کاپی مشخص شه ! 

ینی اگه شک داشتم عاشق سعید شدم این چن روز ب علم یقین رسیدم ! عاشقی مبارکم باشه !



پ.ن : خودمونیما کاپی کاملن واسه بازیای زنیت آمادگی دارن از مارک چمپییون لباسشون معلومه ! 


بعدا نوشت : واقعا عجیبه ی هفته س بعضیا دارن تلاش میکنن ک من نرم کاپی رو ببینم میان کامنت و پیغام میزارن و ب عناوین مختلف میخوان بگن کاپی محلت نمیزاره ! دختر دیگه ای دوست داره ! دیدن سعید واست فایده ای نداره ! من نمیفهمم مگه من غیر از اینکه طرفدار کاپیتانم اینجا ادعایی کردم ! من نمیدونم چی باعث شده انقدر ب تکاپو بیوفتن ! شاید ی خبرایی شده و ما بی خبریم ! 

نظرات 242 + ارسال نظر
معصومه یکشنبه 5 بهمن 1393 ساعت 20:42

اگه یک روزی بغض گلو تو فشرد بهت قول نمی دم بخندونمت اما می تونم باهات گریه کنم
اگه یک روزی نخواستی به حرفهای کسی گوش بدی بهم بگو قول می دم ساکت باشم
اگه یک روزی خواستی بری حتما خبرم کن قول می دم ازت نخوام بمونی ولی ازت می خوام زود بر گردی
اگه یک روزی سراغمو گرفتی و ازم خبری نشد سری بهم بزن احتمالا بهت احتیاج دارم
اگه یک روزی رفتی و برنگشتی بهت قول نمی دم منتظرت می مونم اما ازت یک خواهش دارم وقتی اومدی یکشاخه گل روی قبرم بزاری

افسانه یکشنبه 5 بهمن 1393 ساعت 18:53

وبتون واقعا قشنگه حیف باشه ببندینش

یگانه دل تنگ یکشنبه 5 بهمن 1393 ساعت 16:51

وانیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

معصومه یکشنبه 5 بهمن 1393 ساعت 00:03

یه مدت استراحت کن گلم بعد با انرژی بیا درس مثل داش سعید من دلم روشنه که همه چی درس میشه ودوباره دور هم جمع میشیم
داش سعید امروز تو تیم جدیدش خوب ظاهر شد من ایمان دارم که توهم می تونی خوب ظاهر شی جیگرم

معصومه شنبه 4 بهمن 1393 ساعت 22:15

یه تیکه از قلبم خالی شده وانی

چرا این آهنگ وگذاشتی می خوای بیشتر از این نابود شم؟؟

پرنیا شنبه 4 بهمن 1393 ساعت 21:47

سلام وانیاجونم هرشب به وبت سرمیزنم چرانمیای خانومی دلم برات یه ذره شده

یگانه دل تنگ شنبه 4 بهمن 1393 ساعت 17:26

عمادطالب زاده-علاقه
خوراک خودته
وانیانکنه نیای خواهش میکنم بیادلم برات تنگ شده

اوا شنبه 4 بهمن 1393 ساعت 13:10

عزیزم ب خاطره کاپیتان دوباره پست بذار دلم واست تنگ شده.من وبتو خیلی دوست دارم بخدا

معصومه جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 23:26

کنکوری های عزیز... !!!! هیچکس از شما توقع نداره !!!! امید امام هم به دبستانی ها بود !
اینو واسه خودم نوشتم
بابا این بچم یگانه دلی دل تنگ منه بزار یه چن تا بوس براش بفرستم
دلم واسه همه بچه ها تنگیده
منتظر بهترین پست دنیا تو وبلاگ وانیا هستیم

معصومه جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 23:17

به سلامتی لبخندی که

بهت این اجازرو میده که

حال خرابتو واسه هیچکس توضیح ندی...
لبخند بزن وانیا

معصومه جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 23:14

یاد گرفتم ....
یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم
یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم ..بی صدا کنم
تو نگرانم نشو !!
همه چیز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی !
یاد گرفته ام ...نفس بکشم بدون تو...و به یاد تو !
یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن...
و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم !
تو نگرانم نشو !!
همه چیز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام که بی تو بخندم...
یاد گرفته ام بی تو گریه کنم...و بدون شانه هایت...!
یاد گرفته ام ...که دیگر عاشق نشوم به غیر تو !
یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم ...
و مهمتر از همه یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم !
اما هنوز یک چیز هست ...که یاد نگر فته ام ...
که چگونه...!
برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم ...
و نمی خواهم که هیچ وقت یاد بگیرم ....
تو نگرانم نشو !!
فراموش کردنت" را هیچ وقت یاد نخواهم گرفت
.
.
.
.ببین وانیا من این حرفا حالیم نیس باید برگردی

معصومه جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 23:11

اگر در زندگی ناگاه یکی از سیم های سازت پاره شد...
آهنگ زندگی را آنچنان ادامه بده که هیچ کس نداند بر تو چه گذشت .
با توام وانیا عین بچه آدم بلند شو بیا وبتو جمع کن واگر نه........

ببین من انقدر کامنت می زارم تا بر گردی

معصومه جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 22:51

به گمانم بزرگترین دارایی زندگی آدمیزاد ،همین انسان های اطرافش هستند ؛
همین دوست هایی که برایت پیغام می گذارند.
که اعلام می کنند حواسشان به تو هست...
همین دوست ها که با دو سه خط پیغام نشان می دهند چقدر دلشان پی تو ، دل تو و درد توست..
که چقدر خوب تو را می خوانند...
همین دوست ها که پیگیرند که نباشی دلگیرند؛
همین دوست ها که دلتنگت می شوند و بی مقدمه برایت می نویسند...
وقت هایی دو سه خط شعر می فرستند.
که بدانی خودت ... وجودت ... خوب بودن حال و احوالت برای کسی مهم است...
آدمیزاد چه می شود گاهی، با همین دو سه خط نوشته، دو سه خط پیغام از دوستی،
حس شیرینیست که بدانی بودنت برای کسی اهمیت دارد، نبودن ات کسی را غمگین میکند...
وقت هایی هست که می فهمی حتی اگر دلت پُر درد است، باید بخندی و شاد باشی،
تا دوستت را غمگین نکنی...
خواستم بگویم که چقدر این انسانها ، برایم پُر ارزش ند...
.
.
.
.
منم می خوام بگم اگه سعید ونداری حداقل
معصومه
سپیده
زینب
نفس
یگانه دلتنگ
یگانه
وبقیه ....
رو داری که بهشون تکیه بدی و بخاطر اوناهم که شده
بلندشی

معصومه جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 22:43

آدما گاهی لازمه یه چند وقتی کرکره شونو بکشن پایین،
یه پارچه سیاه بزنن درش و روش بنویسن کسی نمرده،فقط دلم گرفته...!!

معصومه جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 22:41

امروز اومدم ولی خیلی دیر
یه اعتراف واقعی که الان دیگه مطمئن شدم:
18 روز از فضای مجازی دور بودم هی دل دل می کردم که زود تر بیام تا سعید وببینم اول به وب تو سر زدم ولی ......
حرف از رفتن زدی خیلی ناراحت شدم ولی بعدش گفتم
می رم عکس های سعید ومیبینم ویادم می ره ولی بازم
با دیدن سعید دلم آروم نگرفت
تازه اونجا بود گه فهمیدم من بیشتر ازسعید به توو وبت علاقه مندم وسعید بی تو برام معنی نداره
این حرفا حرفای دلم بود
دوستت دارم وانیا جان
اگه حالت بهتر شد برگرد یه مدت دوری خوبه تا انرژی توبدست بیاری من تواین 18 روز واقعا" بدست آوردمش
می دونم دوری خیلی سخته ولی بعضی وقت ها لازمه

معصومه جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 22:23

بــــــهانه گـــــــیر زبــــــــــان نفهم …

دلـــــــــــم را مـیگویـــــــــــــم … !

آخــــــــر تــــورا از کـــــــجا برایش بـــــــــیاورم …
حال منم بسیییییییییییییی خراب است دلم برا کاپی و تو تنگ شده خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی

معصومه جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 18:55

بنـــد دلـــم را
به بند کفـــش هایت گـــره زده بودم
که هر جـــا رفتـی
دلــم را با خود ببری
غــــافل از اینکه
تو پـــا برهنـــه می روی
و بی خبــــر…

معصومه جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 13:31

یه حسی بهم می گفت که نیام اینجا حس می کردم اتفاق بدی افتاده ولی ای کاش برگردی گلم

معصومه جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 13:24

خیلی بی معرفتی وانیادلم برات تنگ شده بیا
انگار پا قدمم اصلا" خوب نبود تورفتی

معصومه جمعه 3 بهمن 1393 ساعت 13:15

سلام
من دوباره دیر اومدم و تو بازم رفتی وشاید دیگه برنگردای
من دوباره سر میزنم وانیا جون لطفا" مارو ترک نکن

یگانه دل تنگ پنج‌شنبه 2 بهمن 1393 ساعت 19:55

http://uplod.ir/duz2fqrr4532/10923613_396221477204267_2955489772893232593_n.jpg.htm
اینوفقط برااین فرستادم که بخندی به خنده عشقت بخندمثل منم گریه نکن مثل همین الان که دارم گریه میکنم.

یگانه دل تنگ چهارشنبه 1 بهمن 1393 ساعت 20:06

http://uplod.ir/tzpq9qvawmcb/91119137681326189910.jpg.htm
جون من انعطافوداری؟هرچندون بیشترازاین بازمیکنم

یگانه دل تنگ چهارشنبه 1 بهمن 1393 ساعت 20:02

وانیاکاپی عکس جدیدتواینستاگذاشته نمیخوای تووبت بزاری عزیزم؟قلب::

شمیم چهارشنبه 1 بهمن 1393 ساعت 17:45

سلام
سایتتون عالیههه
عکس از رفتنش هم بذارین

hana چهارشنبه 1 بهمن 1393 ساعت 00:59

سلام.برای دیدن اخبار جدید و جنجالی حمیده جاهدین محمدی و محمد موسوی به ما سربزنید

http://tarafdare2atishe.blogfa.com/

zeynab سه‌شنبه 30 دی 1393 ساعت 02:39

وانی کجایی؟ خیلی دلم گرفته.بد جور دلتنگ سعیدم.هیشکی نیست باهاش حرف بزنم که حرفامو بفهمه.دلم به تو خوش بود تو هم که نیستی

یه دوست یکشنبه 28 دی 1393 ساعت 19:51

سلام.نمیدونم دوباره میای یا نه....اخه تو پست جدیدت نوشتی احتمالا دیگه نیای....
ای کاش میومدی....
تفاوت سنی چندانی باهم نداریم....هیچ وقت ارزو نکن از نزدیک ببینیش چون حالت بدتر میشه....منم مثل تو....از وقتی دیدمش دیگه نمیتونم اونطوری که باید زندگی کنم....مخصوصا اگه رفتار خوبی باهات داشته باشه....ای کاش هیچوقت نمیدیدمش....ای کاش حداقل اون یه رفتار بد نشون میداد از خودش ولی انقد خوووووووب بود که.....
دوباره میام وبت....کاش باشی.....

واسش هدیه خریدم ک باید بهش بدم حتی اگه خودم اینکارو نکنم میدم کسی هدیه رو ب دستش برسونه
هر وقت ک اومدی قدمت روی چشم

3point یکشنبه 28 دی 1393 ساعت 13:47

faghat ba in hame shoro shoghi ke dari barat arezo mikonam ke bbinish

مرسی

نازنین یکشنبه 28 دی 1393 ساعت 13:19

وانیا جون تو که گفتی کاپی زود زود پست نذاره من وبو میبندم الان که کاپی داره همش پست میذاره

سحر یکشنبه 28 دی 1393 ساعت 12:48

وانیا جون نروووو

یگانه دل تنگ شنبه 27 دی 1393 ساعت 13:37

http://uplod.ir/gtv6df57xvgb/Axe_Milad_Ebadipour_Dar_Bimarestan_--__ActorFans.IR_.jpg.htm
عشق من روی تخت بیمارستان

sara شنبه 27 دی 1393 ساعت 12:53

slm vania joon
Kheiliiiiii narahat Shodam upeto KhondaM
Kash zoodtar Biayy
vania joon FAqat Eino Bedun Ba raftanet Del Doshmanato kasaiii K miomadan Mozahem Miiishodano Shad Miiikoniii
Omidvaram qaviii bashio Tasmim Dorostiii Begirii

zeynab شنبه 27 دی 1393 ساعت 00:47

وای وانی کاش زودتر برگردی.این همه مطلب از سعید.توو ایران بود این همه خبرو عکس ازش نبود.کسی نمیدونست کجاست.اما حالا که اون هست،تو نیستی
http://instagram.com/p/x6r8cUQpWd/
http://instagram.com/p/x7MYH5wpcC/
http://instagram.com/p/x7K0xGQpZw/
http://instagram.com/p/x7KcbiwpZL/
http://instagram.com/p/x7KD1rQpYg/
بمیرم که انفد ابی بهش میاد.چه خوب شد لباس تیم زنیت ابیه

اوا جمعه 26 دی 1393 ساعت 22:07

ینی چی شاید دیگه نیام.اگه بخوای حتما میبینیش.تو ک اینقد صب کردی خب یکم دیگه هم صبر کن دیگه.خدا کنه زودتر حالت خوب شه دوباره پرانرزی برگردی عزیزم

فاطمه جمعه 26 دی 1393 ساعت 19:57

سلام وانیا جون من14 سالمه و مثل تو عاشق سعیدم. من هر وقت بخوام برم به وبلاگ های سعید سر بزنم اول میام وبلاگ تو خیلی قشنگ من از دیروز که رفته خیلیییی ناراحتم الان هم اومدم وبلاگ ها رو ببینم عکسای رفتنشو ببینم.
برام دعا کن حالم این روزا اصلا خوش نیست دارم.

آرزو جمعه 26 دی 1393 ساعت 17:33

سلام وانیا جون
روزهای خوبی رو داشتیم اینجا به سبب وجود کاپیتان عزیز.. انشالله ایشون در راهی که انتخاب کردن موفق و سلامت باشن.. همین طور امیدوارم تو هم خیلی زود حالت خوب بشه و برگردی به وبت.. خوشحالم که دوستان خوبی مثل تو و سپیده جان، پریناز جان، زینب جان، معصومه جان و ... پیدا کردم.. شاد باشی عزیزم
این هم چندتا عکس از پیج تیم زنیت کازان، تیمی که حالا ما به خاطر سعید عزیز شناختیمش و هوادارش هستیم:
http://photos-g.ak.instagram.com/hphotos-ak-xfa1/t51.2885-15/10914329_346324922220358_2111529446_n.jpg
http://photos-g.ak.instagram.com/hphotos-ak-xaf1/t51.2885-15/10691646_1542331316047806_288557006_n.jpg
http://instagram.com/p/x6g_dvzXIB/?modal=true

یگانه دل تنگ جمعه 26 دی 1393 ساعت 17:07

http://uplod.ir/48qlcxb7qw5n/10671389_709665165774686_684196821796342002_n.jpg.htm

پرنیا جمعه 26 دی 1393 ساعت 15:20

خوش باشی عزیزم زودبیا منتظرتم
پرانرژی برگرد خانومی

zeynab جمعه 26 دی 1393 ساعت 14:06

امیدوارم بازیای سعیدو از تی وی بده و این برات انگیزه بشه که برگردی
بیا اینم از کاپی توو برفو سرمای روسیه
http://instagram.com/p/x6BhchlyaM/
فدات

zeynab جمعه 26 دی 1393 ساعت 13:55

سلام عزیز دلم.خسته نباشی.امیدوارم هر جا هستی موفق باشی به آرزوهات برسی و با دل خوش و آرامش زندگی کنی.اگر که برگشتی خیلی خوشحال میشم ولی اگه صلاح دیدی که دیگه نیای اینو میگم که بدونی من به لطف تو و وبت دوستای خیلی خوبی پیدا کردم و توو یه مرحله سخت از زندگیم اینجا به آرامش رسیدم تونستم احساساتمو بیان کنم و درد و دل کنم.و از این بابت ازت خیلی ممنونم که این شرایطو فراهم کردی.ممنون به خاطر زحماتت و احساس نابو خالصت و قلب مهربونت که همیشه همه رو همراهی میکرد.امیدوارم خدا توو مراحل سخت زندگیت دستتو همیشه بگیره وانیای نازنین.به خدا میسپارمت خوشگل خانومی.

یگانه دل تنگ جمعه 26 دی 1393 ساعت 10:52

وای پرنیاوانیانیادچیکارکنیم؟
منم دیگه نمیام فقط گه گاه سرمیزنم نظرم نمیزارم تاوانیابیاد

پرنیا پنج‌شنبه 25 دی 1393 ساعت 21:59

کجایی وانی؟؟؟
سعیدرفت
توچیکارکردی ساعت 4رفت تونرفتی فرودگاه؟؟؟؟
پرید واااااااااای نابودم الان نابوووووووود

نه عزیزم نرفتم ... دیر فهمیدم
خدا نکنه ....

مائده پنج‌شنبه 25 دی 1393 ساعت 19:49

سلام سعیدرف

zeynab پنج‌شنبه 25 دی 1393 ساعت 19:11

او که رفت....
من به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود.

برمیگرده عزیزم ... نمیره ک واسه همیشه بمونه !

ترانه پنج‌شنبه 25 دی 1393 ساعت 17:47

سلام وانیا جوووون...حالت چطوره؟؟وای من خیلی برا کنکور استرس دارم و خیلی توی امتحانای ترم اول نتونستم درسارو جمع بندی کنم...تو جای من باشی چ میکنی؟؟راستی عکس رو صفحه عکس خودته؟؟؟موفق باشی گلم...

مائده پنج‌شنبه 25 دی 1393 ساعت 17:00

سلام وانیا جون کاپی رفت خبر داری؟

آره عزیزم

عسل پنج‌شنبه 25 دی 1393 ساعت 12:30

سلام وانیا جان
http://www.ghatreh.com/news/nn24402422/

پرفکت

اوا چهارشنبه 24 دی 1393 ساعت 21:37

وای شهرداری ارومیه برای بار دوم باختکاپیتانم حتما خیلی ناراحت شده

آره متاسفانه...

صبا چهارشنبه 24 دی 1393 ساعت 21:08

سلام وانی خوبی و از این حرفا
بابا دیگه داره باورم میشه مردم روانین |:
والا به خدا
اخه من نمیدونم دوست داشتن کاپی چه نفع و ضرری به اونا داره که اینقدر تلاش میکنن بهش وصله ی ناجور بزنن و پیش ما خرابش کنن؟واقعنا؟
به هر حال این دوستمون مثل اینکه اوضاع روحیش اصلا مساعد نیس . آقا حرف از شماره ی روانشناس شد اینه که گفتم به این دوستمون بگم من دامپزشک خوب هم سراغ دارم .خواسی بگو تا برات وقت بگیرم .والا
های تا بای

سلام عزیزم...
چی بگم والا...

ترانه چهارشنبه 24 دی 1393 ساعت 19:59

سلامی دوباره وانیا جان...وانیا من 18سالمه!!تو چن سالته؟؟؟راستی تو که اینقد مشتاق دیدن سعید معروف هستی وقتی از مسابقات آسیایی برگشت نرفتی فرودگاه تا ببینیش ؟؟؟؟من بغیر از خودم یه خواهر و برادر دیگه هم دارم...تو چطور؟؟راستی توی اینستاگرام و فیس بوک و توییتر عضو هستی؟؟خوشحال میشم باهات آشنا بشم عزیزم...موفق باشی

عزیزم مشخصاتم توو پروفایلم هست...
نه عضو نیستم ترانه جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد