My hero Saeid Marouf

My hero Saeid Marouf

You Are The One
My hero Saeid Marouf

My hero Saeid Marouf

You Are The One

I will always love you

 سلام

این آخرین آپ منه اما ترجیح میدم از کلمه خدافظ و بدرود استفاده نکنم واسه همین سلام میکنم ب همه ... یکسال پیش توی ی همچین روزی من این وب ساختم و اولین آپمو گذاشتم ...توو این یکسال دوستای خوبی پیدا کردم راستش دشمنای خوبی هم پیداکردم اینکه میگم خوب چون باعث شدن بفهمم چقدر کارم مهم بوده و تاثیر گذار.... تمام تلاش من این بود ک وقتی کاپیتان اسلایدامو میبینن احساس خوشحالی و دلگرمی داشته باشن نمیدونم تا چ حد موفق شدم من اونچه ک در توانم بود انجام دادم امیدوارم ک بازتاب خوبی داشته باشه 

امروز آخرین اسلایدشو طولانیمو میزارم اینکه میگم چون احتمالا چندتا اسلاید شو چندثانیه ای توی اینستا خواهم گذاشت اینجا هم تا زمانیکه پیج اینستا کارش تموم نشده خواهم بود ینی نظرات تایید میدم یا تغییر و تحولات توو قالب و موزیک وب بدم اما دیگه آپی نخواهم داشت 

برای همه دوستانم اینجا و کاپیتان سعید معروف عزیز بهترینها رو آرزو دارم ممنونم از همراهی همتون محبت تک تک دوستان فراموش نمیکنم امیدوارم موفق باشید و ب آرزوهاتون برسید 

اینم آخرین اسلایدشو من اسمش همیشه دوستت خواهم داشت ... باید اینو بگم من اگر این وب دارم میبندم یا آخرین اسلایدمو ساختم دلیل بر این نیست ک علاقه مو ب کاپیتان از دست دادم یا بی انگیزه شدم اینجا و از این تریبون میگم و قبلا هم گفتم ک کاپیتان سعید معروف رو همیشه دوست خواهم داشت حتی اگه این دوست داشتن ب یک هزارم مقدار الانش برسه اما هیچوقت این عشق محو نمیشه سعید معروف نه تنها در قلبم بلکه در ذهنم همیشه طلایی میمونه چون باعث شدن یکساله تمام ی آدم دیگه بشم از خودم جدا شم حداقل ب خودم ثابت کنم میتونم کسی رو ب این  اندازه دوست داشته باشم . 



I hope life treats you kind

And I hope you have all you’ve dreamed of

And I wish to you, joy and happiness

But above all this, I wish you love


And I will always love you

I will always love you

I will always love you

I will always love you



از اینجا ببینید و دانلود کنید

I will always love you


پ .ن : این اسلایدشو از دسترس خارج شده بود دوباره آپلود کردم 


بعدا نوشت : این ویدیو رو باز آپارات حذفش کرد ینی واقعا نمیدونم چی بگم ! مجبور شدم توو نماشا آپلود کنم اینبار اگه حذف شه نمیزارم مهم اینه ک من آخرین اسلاید شوم ساختم ( ینی منطقم از پهنا توو حلق فنای کاپی )


بعداتر نوشت : تبریک ب همه تبریک ب خودم تبریک ب کاپی ک دیشب سفرنامه ناصر خسرو من تموم شد و من کاپیتان توو هتل المپیک دیدم شب فوق العاده ای بود اتفاقات جالبی افتاد قبلش از نفس عزیز ممنونم ک منو همراهی کرد خلاصه بگم ک بعد از ی ربع منتظر بودن توو لابی هتل  دیدیم والیبالیستا اومدن دیگه اومدیم بیرون کاپیتان ک از ماشین پیاده شدن سلام دادم و هدیه شون دادم جالب اینکه کاپی وقتی پیاده شدن هیشکی نبود بعد یکهو همه ریختن من نمیدونم وسط شمشادا قایم شده بودن والا خلاصه ی آقایی اونجا من نمیشناختمشون حالا نمیدونم اون آقا منو میشناخت یا نه ! خلاصه یهو ب کاپی گفت این خانوم طرفدار لهستان بوده آقای معروف ! منم دیدم اینجوریه گفتم ی تیکه آس بیام گفتم من الانم توو بازی جمعه طرفدار روسیه م دیگه همه خندیدیم ینی اون لحظه فهمیدم چ وطن پرستی هستم کلی ب خودم افتخار کردم ! خلاصه بعد با کاپی عکس انداختیم بعد هم امضا (توضیح بیشتر نمیدم ) هیچی دیگه بعد هم اومدیم خونه ....اینم بگم خواهر نفس موقعی ک آقای شهرام محمودی اومد عکس باهاشون گرفت من عکاس بودم نفس رفت ب آقای محمودی گفت ایشالا بازی جمعه هم میبرید شما همیشه واسه ما قهرمان هستید ما حماییتون میکنیم حتی اگه ببازید یهو من گفتم منکه طرفدار روسیه م! باز همه خندیدن فهمیدن من چقدر وطن پرستم ... و اما چند ماهی بود دلم میخواست اینو بگم اما الان ک کاپیتان دیدم میگم من توو این چند ماه تلاش کردم کاپیتان ببینم از طرفی دستم بسته بود چون نمیتونستم ب هر کسی بگم واسه همین ی داستانهایی اتفاق افتاد ک نمیتونم اینجا بگم اما باید بگم من کلافه بودم نه بخاطر اتفاقاتی ک افتاد حتی میگم من از خانوم س.ق و خانوم رویا (ز ) ناراحت نشدم مخصوصا خانوم س.ق ک من احساس میکردم از حرفاشون ب کاپیتان دلبستگی و وابستگی دارن شاید منم جای اون بودم همون کارو میکردم ...من ترسیده بودم نگران بودم کاری ک سر دیگران درآوردم سر خودم بیادو همین هم شد هر چی پیش میرفتم اتفاقاتی میوفتاد ک منو بیشتر میترسوند راستش دلم نمیخواد راجع بهش حرف بزنم چون کاپیتان دیدم و و اونروزا هم گذشته و رفته ... دلم میخواست توو وبم از دیدارم با کاپیتان بگم ک گفتم حالا درسته ی چیزایی رو نگفتم یا خیلی سربسته گفتم ولی همینم ک گفتم خیلیه ....دیگه باید بگم قربانت ستاره بچینی کاپیتان ببینی بوس بوس 


اینم عکس و امضا کاپی واسه دوستایی ک ندیدن توو اینستا 


بعدا تر نوشت : اما بگم از این دو هفته ک توو اینستا همش عکسای آنچنانی از کاپی ب دایرکت من فرستاده میشه اینجا هم واسم میرن بالا منبر و راجع ب احساسم میپرسن باید بگم من ب این اعتقاد دارم هر آدم خوبی میتونه بد بشه و هر آدم بدی هم میتونه خوب بشه سعید معروف رو من یکسال پیش آدم خوبی شناختم امکان داره بد بشه لزومی نداره من تا انقراض قیامت عاشقش بمونم اما اگه عاشق موندم و عاشق تر شدم انقدر شهامت دارم ک بگم من عاشق عشقمم حتی اگه قاتل و دزد باشه این شیطنتها ک دست گرمیه ! اینو گفتم ک دیگه کسی اینجا نیاد راجع ب این عکسا کامنت بزاره چون فقط دیلیت میکنم


خب تیممون متاسفانه از بازیهای لیگ جهانی حذف شد ایشالا در بازیهای المپیک و جام جهانی نتایج عالی بگیریم ...آهنگ وبمو باز تغییر دادم این آهنگ دوست میدارم 


خیلی بعداتر نوشت : اول اینکه شرمنده همه دوستان واسه دیر ب دیر اومدن ب وب دیگه خودتون شرایطمو میدونین  دوم اینکه ترجیح میدم ب پیغاما اینجا پاسخ بدم چون ی موردشو خیلیا ازم پرسیدن و اونم  اینکه من فقط برای اینکه از عکسم سو استفاده نشه عکسمو کنار کاپیتان کات کردم البته در حالت کلی فضای سایبری امن نمیدونم و ترجیح میدم عکس  نزارم دیگه نگید چرا عکسمو کامل نمیزارم اما در مورد فحش و حرفای زشت و نامربوطی ک بعضیا میان اینجا میگن جوابی ندارم چون من حتی بخوام ب کسی فحش هم بدم باید در حد و حدودم باشه اینا ک ی مشت بدبخت بیچارن بگذریم چیز جدیدی نیس اما سوم اینکه آهنگ وب تغییر دادم ی کار از مرحوم پاشایی عزیز ب افتخار عزیز دلی ک این وب بنامشه : حالاحالاها زوده بفهمی قلبم چقدر عاشق بوده آره خیلی زوده بفهمی حسم ب تو نامحدوده.. خیلی زوده

عجب آپ وزینی شداا سه متر ارتفاع داره از بس پی نوشت و بعدا نوشت بهش اضافه کردم ! 


آخرین بعدا نوشت : ممنونم از همه دوستان و عزیزانی ک منو اینجا همراهی کردن بواقع خاطراتی قشنگی  ک اینجا با شما داشتم رو فراموش نمیکنم امیدوارم موفق باشین و ب آرزوهای قشنگتون برسین 

/strong
نظرات 191 + ارسال نظر
یه دوست یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 15:55

این استیکر خنده یعنی چی دادی یانه؟؟؟واقعا میخوای ازدواج کنی باکی؟؟؟؟؟

حالا مثلن من بگم کی مگه تو میشناسی؟!

یگانه دل تنگ یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 15:53

http://s6.uplod.ir/i/00635/21i5ymr60ztq.jpg
من خراب این عکسم

یگانه دل تنگ یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 15:51

http://s6.uplod.ir/i/00635/3x5jabb6fmic.jpg

یگانه دل تنگ یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 15:47

خب دیگه وانیاجون منم همینومیگم من اصلن روزوشب برام مهم نیست یه بزرگترباهام پانیست.
الهی بمیرم دیروزیه لیپوره خیلی بدبامیلادحرف زده جوری که علیزاده میگفت باتیم میلادو اروم کردیم ایشالاه لال شن اونایی که بااین بدبختابدحرف میزنن.
وانیا عکس توه؟؟؟؟

نه این عکس کاپیه اون خانوم بغلش وایساده منم اون بازوی منه

آرزو یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 14:59

البته از اونجایی که سعیدخان عزیز بیشتر اهل عمل هستن تا حرف و این یکی از ویژگی های خوب ایشون هست و از نقاط قوتشون و البته وقتی هم حرف میزنن، حرفای فکر شده هست؛ شاید نشه زمان زیادی رو به صحبت با ایشون گذروند، شاید مهمترین مطلبی که بشه گفت این باشه که به خاطر این چندسال بازی های خوبشون، بهشون تبریک گفت.. واینکه ما قدرشون رو می دونیم، قدر این نسل طلایی والیبال رو می دونیم.. ازشون می خوایم نقدهای منصفانه رو گوش بدن و از افرادی که هوادار یا منتقد واقعی نیستن ناراحت نباشن و حرفاشون ارزشی براشون نداشته باشه.. بهشون می گفتم خیلی ممنونم که هستین .. که همدوره و هم عصر با ما هستین

اتفاقا اصن اونشب یادم رفته بود با کاپیتان تیم ملی والیبال طرفم وگرنه از این حرفایی ک تو میگی میزدم

آرزو یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 14:41

چیز خاصی که منظورم نبود.. اما سلام ما رو هم به کاپیتان عزیز می رسوندی از این راه دور که هیچ وقت فرصتش پیش نمیاد سعیدخان رو ببینیم، حداقل دلمون خوش بود سلام هوادارای شهرهای دورتر هم به ایشون رسیده..

عزیزم من ی سلام بلند و غافلگیرانه جای همه تون دادم غصه نخور

یگانه دل تنگ یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 01:02

وانیاازاین میسوزم یه نفرنیست یه بزرگترنیست بهم کمک کنه من 5بارفرصت دیدن میلادوداشتم ولی هیشکی نبود جز دوستم که میگه بریم به نظرت دوتا دختر تنهابرن پیش اون همه پسرچیکارکنن؟؟؟موندم چیکارکنم دارم دیوانه میشم

منم با مامان و خواهر نفس رفتم البته رانندم ک مرد باهامون بود ینی بدون مرد نرفتیم آخه شب بود حالا باز روز بری مشکلی نیس

یگانه دل تنگ یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 00:50

وانیابهت تبریک میگم بالاخره به ارزوت رسیدی تبریک
وانیا میلادم دیدی؟؟؟؟؟؟

مرسی عزیزم
نه میلاد ندیدم من تا عکس گرفتیم ی چن دیقه بعدش اومدم ببین اول علیزاده رو دیدم ازش پرسیدم سعید اومده گفت نه هنوز....بعد سید دیدم آخرشم ک خواهر نفس رفت با شهرام عکس گرفت شهرام دیدم دیگه اومدیم البته شایدم اون تایمی ک من داشم با سعید صحبت میکردم و هدیه میدادم یا عکس میگرفتیم اونا رد شدن من متوجه نشدم...
راستی محمدرضا گلزار و جواد نکونام هم اونجا بودن ینی اونا رو هم دیدیم آهان یکی از این بازیکنای روسی رو هم توو لابی دیدیم ک ب انگلیسی راجع ب سعید ازش پرسیدیم در کمال تعجب نمیتونست انگلیسی صحبت کنه بیخیالش شدیم ..... ینی دیگه آمار نبود از اونشب ک من بهت نداده باشم

یگانه دل تنگ یکشنبه 14 تیر 1394 ساعت 00:45

اه حیف شدای کاش میبردیم سه امتیازم سه امتیازبود.
وانیاتو سعیدو دیدی؟؟؟؟؟

آره حیف شد ...
آره...

پرنیا شنبه 13 تیر 1394 ساعت 23:50

وانی به یه چیزی دقت کردی!اون عکسه ک گفتم توش سعید باشلوارکه هاااا
دقیقا همون شلوارکی بود که اون شب پاش دیدی حداقل بش میگفتی شلوارکتو بکن بیاریش واسه من
ببین همچین آدم فرهیخته ای هستم من
شلوارکشو میخام
شلوارت سفید بود تو؟؟شالت چ رنگی بود؟؟
بنده پرنیا فوضوله هستم ازاصفهان شما خانوم وانیا به سوالات پر محتوی من پاسخ بده
از سر تا پاتو برام شرح بده خخخ

اتفاقا سعید ب نفس گفته بود موقه عکس از پایین نگیره ک شلوارکش معلوم نباشه سپیده مبایل منو داد دست همون آقاهه ک گفت این خانووم طرفدار لهستان ...بعد دیگه اون بنده خدا اینجوری گرفت منم وقتی گذاشتم توو اینستا تازه نفس بهم گفت سعید اینجوری گفته ناراحت نشه عکس اینجوری گذاشتی گفتم دیگه گذاشتم بعد هم همه سعید این تیپی دیدن نمیدونم چرا اونشب اونجوری گفته حالا اینجا کراپش کردم ...
من خودم اصلا از این شلوارکش خوشم نمیاد شلوار سفیدشو دوست دارم
وااای آره شلوارم سفید بود ... تو از کجا میگی توو عکس ک معلوم نیس ؟!
شال نبود روسری سیاه و سفید سرم بود .... دیگه سوال دیگه نبود عکسمو میزاشتم سنگین تر بودم والا

پرنیا شنبه 13 تیر 1394 ساعت 23:45

میخاستم مفصل برام اون روز رو تعریف کنی بالاخره کلی تلاش کردی دیگه...
چون میدونم این جا نمیشه همه چیو گفت میخاستم باهم بحرفیم برام بگی آخه ذوق منو نمیفهمی خیلی خوشحال بودم ک بالاخره تلاشات نتیجه داد دوستم،انقد سوال توسرم بود ک اینجانمیشد بحرفیم

حالابیخیال گلم میفهممت هرجور تو راحتی آخه برام سخته بزاری بری نه اینکه بهت عادت کرده باشما نه ،بخاطر خوبی خودت چون توروشناختم گفتم
منم خوبی تورومیخام
فراموشش کن
ولی بدون آخرش توضرر کردی که دوست تکی مثه منو ازدست دادیااااا دیگه گیرت نمیاد گفته باشم

آره خب ببین اینو بهت بگم من با سعید چندتا عکس انداختم بعد اول سمت راستش وایساده بودم دوتا عکس ک گرفتم گفتم من میخواستم اونور کاپی وایسم یهو سعید گفت بیا دوتا هم اونور بگیر ک یکی ش همین عکسی ک توو اینستا و اینجا گذاشتم بعد وقتی اومذم اینور سعید گفتم من اصن میخواستم وسط وایسم دیگه خندیدیم ...دیگه چیز خاصی نبود ...
مرسی عزیزم
آره والا

پرنیا شنبه 13 تیر 1394 ساعت 23:36

ببینم دختر حرفای بودار میزنی!!
نکنه خبریه؟؟
میخای ازدواج کنی؟؟

نه خب ولی حادثه ک خبر نمیکنه

یگانه دل تنگ شنبه 13 تیر 1394 ساعت 15:50

چقدرسخته عشقت توشهرت باشه وفقط چندتا خیابون ازش فاصله داری ولی نتونی بری ببینیش....

آره ...

یه دوست شنبه 13 تیر 1394 ساعت 15:29

نکنه شماره تو بهش دادی کلک؟؟؟حالا توضیح بده دیگه؟؟؟

پرنیا شنبه 13 تیر 1394 ساعت 14:16

وانی بپر بیا کامنتمو نجاااات بده دیگه

عزیزم ممنونم از محبتت راستش من اگه قرار بشه اینجا نیام و پیجمم ببندم و ازدواج کنم دیگه نمیخوام چیزی توو زندگیم باشه ک منو یاد کاپی بندازه دوست دارم فقط ب عنوان ی خاطره خوش توو گذشته م بمونه واسه همین با ارتباط تلفنی موافق نیستم چون بعدا باید باهات کات کنم اونوقت واسه هر دومون ناراحت کننده میشه شرمنده عزیزم ک اینو گفتم مطمئن باش خاطره خوب دوستی با شما دوستای خوب و کاپی همیشه توو ذهنم میمونه

reza شنبه 13 تیر 1394 ساعت 13:49 http://reza-taherinik.blogfa.com

یکی از آرزو هام اینه که با کاپیتان معروف دیدار کنم
یعنی میشه ؟ خدا حفظش کنه ...

آقایون ک راحت میتونن ببین باز ما خانوما هی تابلو میشیم
ایشالا...

بعد از قرن ها،سلام وانیا جونم.دلم برات تنگیده.ای کاش عکسی که گرفتی را میذاشتی!راستی عشق منم اونجا بود؟من توی تحریم اینترنت بسر میبرم.بازم میام.راستی،دعا کن منم به خواستم برسم.فعلا حرفی ندارم.
یا حق

سلام عزیزم
عکسو گذاشتم توو اینستا گرام ... عشقت کیه ؟
ایشالا...

zahra جمعه 12 تیر 1394 ساعت 07:11 http://www.love-voleyball-6.avablog.ir

سلام خوشحال میشم سر بزنی

آرزو جمعه 12 تیر 1394 ساعت 04:04

واااااااای.. تبریک میگ وانیا جون.. بالاخره موفق شدی کاپیتان عزیز رو ببینی خیلی هم عالی.. امیدوارم در اون لحظات فوق العاده به یاد ما هم بوده باشی.. شاد باشی عزیزم

مرسی عزیزم
آره...مگه باید چیزی میگفتم ب کاپی عزیزم ؟
مرسی ب همچنین آرزو جان

نیوشا پنج‌شنبه 11 تیر 1394 ساعت 16:45

سلام وانیا جون تبریک که کاپی رو دیدی والا با اون حرفی که زدی بیشتر آدمو کنجکاو میکنی برای اینکه چه اتفاقی افتاده که میگی توضیح بیشتر نمیدی! تعجب میکنم کاپی کادوتو قبول کرده! بعدم اینکه اگه امکان داره خواهشن بگو چی به کاپی دادی؟! آخرم اینکه برخورد کاپی چطور بود؟!

سلام... مرسی
خب چی باید میگفتم ... نه اتفاق خاصی نیفتاد
عه مگه باید قبول نکنه ؟!
بماند...

یه دوست پنج‌شنبه 11 تیر 1394 ساعت 15:47

حالا جی کادو دادی؟خوشحال شد؟؟؟؟ببخشیا آدم از سر کنجکاوی اینارو میپرسه لطفا جواب بده میسسسسسیی دوستم

حالا...

تک و تا پنج‌شنبه 11 تیر 1394 ساعت 15:46

وانیا جون آدرس اینستا تو بده

عزیزم توو اولین پست وب هست با اینحال اینم ادرس
https://instagram.com/myhero.saeidmarouf/

یه دوست پنج‌شنبه 11 تیر 1394 ساعت 15:40

سلام وبت خیلی باحاله پس عکستو باکاپی جون نمیزاری ببینیم؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام مرسی
عکس کراپ شده رو توی اینستاگرام گذاشتم

غزال پنج‌شنبه 11 تیر 1394 ساعت 15:26 http://www.he3zendegi.mihanblog.com



خوشحالم ب چیزی ک می خواستی بعد از یه سال رسیدی

مرسی عزیزم ولی یکسال نبود من چند ماه دنبال این بودم ک کاپی ببینم دقیقا از زمستون پارسال ک ی جریاناتی راه افتاد و ما رو انداخت رو قوز

اسما چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 02:38

I love you and your web
you are wonderful
thanks for your attention to our web

Thanks a awfully darling
your kind...
no sweat love

پرنیا چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 00:42

نمیدونی درچه حد افسردگی گرفتم بعدازباختمون

توخونه فقط دادمیزدم وفحش میدادم

جمعه هم نمیرم افطاری خونه خالم چون وقتی میشینم پا والیبال انگارتو زمینم!!!دیگه خودت فکرشوبکن
انقد فحش به اینامیدم ودادوبیدادمیکنم ک داداشم پریشب یهویی بامشت زدتوسرم

بیخیال بابا

پرنیا دوشنبه 8 تیر 1394 ساعت 21:53

چه دنیای ست این دنیای مجازی!
مجازی است و درعین حال مملو از انسان های واقعی
اما….
خنده هامان ، شکلک ..
گریه هامان شکلک…
وخودمان تنها یک عکس…
بی صدا حرف می زنیم..!
بی صدا فریاد می زنیم…!
بی صدا زار می زنیم …!
وبی صدا می شکنیم!
گاهی ندیده رفاقت می کنیم….

بیگ لایک

seyed دوشنبه 8 تیر 1394 ساعت 13:40 http://kapi4_seyed6.blogsky.com

عشقم فک نمیکردم دست از پست گذاشتن برداری با اینکه منو نمیشناسی و منم فقط ازرو پروفایلت میشناسم ولی باید بگم لایک داریو اشکمو در اوردی در طوله این یکسال تورو عینه خواهره بزرگترم میدونستمو سعی میکردم که ازت کمک هایی رو که نیاز داشتمو بگیرم والآن فقط میتونم بگم خوش باش عشقم با کسی که دوسش داری قربونت اینو نوشتم چون حرفه دلم بود چون همیشه روت حساب میکردم و مثله تو یکی از اون شش تام اگه خواستی منو آبجی کوچیکت بدونی میتونی

من از مدتها قبل گفته بودم عزیزم ک توو آینده نزدیک این وب میبندم
مرسی گلم...بهترینا رو برات آرزو میکنم و امیدوارم موفق باشی و وبت رو هم اونطور ک میخوای ارتقاش بدی

asma دوشنبه 8 تیر 1394 ساعت 01:17 http://kapi4-seyed6.blogsky.com/

سلام بد باختیم دیشب
ولی امیدوارم صعووووووووووووود کنیم
خوشحال میشم بهم سر بزنی

آره ایشالا
اکی

faezeh یکشنبه 7 تیر 1394 ساعت 23:11

میخوای بری؟

آره دیگه کم کم .... وااا گریه نداره ک

پرنیا شنبه 6 تیر 1394 ساعت 23:02

ه اسمش عشق است...
نه علاقه...
نه حتی عادت...
خریت محض است..
دلتنگ کسی باشی..
که دلش باتو نیست....

آرزو شنبه 6 تیر 1394 ساعت 15:03

لطفا دوباره این اسلایدشو رو چک کن چون برای من دیده نمیشه و نمی تونم دانلود کنم

آپارات از دسترس خارج میکنه بخاطر آهنگش ولی بار آپلود میکنم

آرزو شنبه 6 تیر 1394 ساعت 15:01

سلام وانیا جون
مثل همیشه عالی.. روزهای خوبی رو در کنار هم داشتیم اون هم به سبب وجود سعیدخان معروف عزیز.. برای تو روزهای خوب و درخشانی رو ارزو دارم موفق باشی.. شاید یه روزی یه جایی همدیگه رو دیدیم و دوباره تونستیم خاطرات خوش این روزها رو مرور کنیم

سلام عزیزم
بعله ...منم همینطور گلم
ب امید اون روز

پرنیا شنبه 6 تیر 1394 ساعت 13:59

تبریک میگم خانومی
ولی معلوم نبود دیشب چه مرگشون شده بود اصلا کیفیت نداشت
حرصم دراومده بود
دوست نداشتم 1امتیاز ازدست بدیم اگه میرزاجان پورنبود3امتیازو داده بودیم به سلامت

مرسی عزیزم
آره سید و میرزاجانپور عالی بودن

معصومه شنبه 6 تیر 1394 ساعت 12:23

این آهنگ و گوش کن قشنگه لیرک ومعنی شرمنده حوصله نداشتم بزارم:
Hande Yener-Sokak Kedisi

فرصتم کنم حتما عزیزم
شرمنده ت شدم چون اون آهنگای قبلی هم وقت نشد گوش کنم ایشالا فرصتش پیش میاد

معصومه شنبه 6 تیر 1394 ساعت 12:16

خیال نکن که گریه نکردم ولی عادت می کنم به دوری...........

اینجوری نگو دلم میگیره

معصومه شنبه 6 تیر 1394 ساعت 12:12

هر اومدی رفتی داره امید وارم هر کجا هستی وباشی موفقیت ولمس کنی وبراما هم دعا کن

آره دیگه...
مرسی عزیزم... شما هم واسه من دعا کنید

asma جمعه 5 تیر 1394 ساعت 01:02 http://eshhhhhg.mihanblog.com/

thanks
i wish the best for you

me too darling

پرنیا پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 22:23

وانی جوابمو همینجا بده اون ایمیل ک تونظر خصوصی گذاشتمو بیخیال

عزیزم باور کن برام راحت نبوده و نیس من گفتم هیچوقت دوستای خوبمو اینجا فراموش نمیکنم .... من بارها هم گفتم همه چیز ی روز تموم میشه حتی زندگی وب من هم اینجا توو این نقطه ب پایان رسید دیگه اینکه ناراحتی نداره گلم
من ممنونم از مهربونیت خوشحالم با دوستایی اینجا آشنا شدم ک ندیدمشون اما بی شک بهترینن چون قلب مهربون و بی کینه ای دارن منم واست بهترینها رو میخوام در همه زمینه ها ...فقط ازت میخوام ناراحت نباشی چون منم ناراحت میشم و دل کندن سختتر میشه بعد من فعلن هستم تا پیج اینستا رو دارم اینجا هم میام

پرنیا پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 22:22

دختر اسلاید شوت عالیه داشت اشکمو در میاورد....

مرسی عزیزم... ای بابا چرا اشک

zeynab پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 17:13

قشنگ بود عزیزم.رنگ قالب عکسا وهمینطور اهنگشم خیلی تاثیر گذار بود.چون حسشو درک کردم بغضم گرفته بودعالی

مرسی عزیزم
اتفاقا ی آهنگی رو انتخاب کردم ک غمگین نباشه ...ولی آره حس توش شاید غمگین باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد